فاصله
در ازدحام سنگ و سیمان
به تو و نگاه آسمانیت می اندیشم
از نزدیکترین نقطه تا تو فاصله ایست بسیار
مادرم می گوید تو دیدنی نیستی اما
چشم هایت در قاب خاطرات من نشسته است
و آب
آینه ام شده برای دیدن تو
اما می ترسم شیطنت ماهی ها تو را از من بگیرند...
کلمات کلیدی :